English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2290 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
onion skin architecture U طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
architecture U طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
foreground program U برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد
key مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد
generations U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
generation U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
standard U خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
standards U خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
fifth generation computers U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
cad U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
computer aided design U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
cads U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
computerization U عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
winchester disk U دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست
runs U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
peripheral U که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
background U برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
backgrounds U برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
mastered U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
masters U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
building block principle U طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
internally stored program U کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
remoter U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remote U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remotest U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
computer design U طراحی کامپیوتری
integrated U نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
computerised ordering systems U سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
computer aided design and drafting U طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
workgroup U برنامهای که طوری طراحی شده که چندین کاربر استفاده کنند تا کارایی بالا رود. مثل تقویم یا زمان بند
system priorities U تقدم های سیستم
off load U انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
performances U روش قضاوت کارایی سیستم
performance U روش قضاوت کارایی سیستم
plug compatible manufacurer U شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
job U ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
jobs U ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
foreground U برنامه با تقدم بالا در سیستم چندکاره
to marshal one's creditors U صورت بستانکاران خود را ازلحاظ تقدم و تاخر منظم کردن
maintained U اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
maintain U اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
maintains U اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
system design U طراحی سیستم
demand U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
diabatic process U پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
demands U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demanded U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
standby U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standbys U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
notron utilities U مجموعهای از برنامههای کوچک که برای ساده کردن عملیات کامپیوتری طراحی گردیده است
cadam U فرایند بکارگیری سیستمهای کامپیوتری به عنوان وسائلی در کاربردهای طراحی وساخت Computer anufacturing
upload U انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
machine address U تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
absolute address U تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
expansion U تخته مدار چاپ شده متصل به سیستم برای افزایش کارایی آن
sketching U روش گرافیک کامپیوتری که در ان دنبالهای از خطوط درطول مسیر مکان نما رسم شده یا طراحی می گردند
automation U کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
design points U ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد
primed U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
prime U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
primes U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
card U تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
cards U تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
board U تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد
boarded U تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد
opens U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
open U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opened U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
foregrounding U اجرای کارهای با حق تقدم بالا برای برنامه ها در سیستم عامل چند منظوره
enhancing U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhanced U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhances U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhance U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
ECP U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای پیشبرد کارایی پورت چاپگر موازی
international standards organization U طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
foreground U فضایی در سیستم عامل چند منظوره که کارهای با حق تقدم بالا و برنامه ها اجرا می شوند
generations U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
generation U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
signature U کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد.
signatures U کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد.
add on مدارات سیستم ها یا دستگاه های سخت افزاری که می توانند به یک کامپیوتر متصل شوند تا حافظه و کارایی آن را افزایش دهند
computer system U سیستم کامپیوتری
computing system U سیستم کامپیوتری
tools U در سیستم کامپیوتری
middleware U نرم افزار سیستم که برای کاربر خاص طراحی شده باشد
AI U طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند
automatic data processing system U سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
analogue U کامپیوتری که داده را به صورت آنالوگ پردازش میکند
analogues U کامپیوتری که داده را به صورت آنالوگ پردازش میکند
maintenance U 1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها
hybrid computer system U سیستم کامپیوتری دو رگه
computer information system U سیستم اطلاعات کامپیوتری
multicomputer system U سیستم چند کامپیوتری
fail safe system U سیستمی که برای جلوگیری ازخرابی طراحی شده است سیستم با خرابی ملایم
background processing U کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
automatic data handling U سیستم کامپیوتری مبادله اطلاعات
small computer system interface U میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
liveware U عملوندها و کاربران سیستم کامپیوتری
benchmarks U برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
benchmark U برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
shut down U خاموش کردن و متوقف کردن کارایی ماشین یا سیستم
word U طول کلمه کامپیوتری که به صورت تعداد بیتها شمرده میشود
worded U طول کلمه کامپیوتری که به صورت تعداد بیتها شمرده میشود
dynamically U حرف کامپیوتری یا متن ویدیویی که در صورت لزوم تغییر میکند
fixes U برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود
fix U برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود
dynamic U حرف کامپیوتری یا متن ویدیویی که در صورت لزوم تغییر میکند
Intel U محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
kinematics U فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
capturing U قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
overlap processing U پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
expandable U سیستم کامپیوتری که قابل رشد است .
tariffs U شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
captures U قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
tariff U شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
capture U قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
hands on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
machined U که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
hack U تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
store U واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
housekeeping U امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
hacked U تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
knowledge U سیستم کامپیوتری که عکس العملهای ذخیره سازی
machine U که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
hacks U تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
processor U سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر
machines U که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
inquiry U ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
storing U واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
batch processing U سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
inquiries U ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
coral U زبان برنامه نویسی کامپیوتری در سیستم بلارنگ
hands-on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
direct objects U برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
objected U برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
objecting U برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
indirect objects U برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
object U برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
objects U برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
com file U در سیستم عاملهای PC مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان کننده این است که فایل حاوی کد ماشین است به صورت دودویی وتوسط سیستم عامل قابل اجراست
cbt U استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان
baseline document U سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
systems analysis U برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند
priority U اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
interface human machine interface U امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
priorities U اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
c U استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان
modeled U ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
modelled U ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
models U ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
conversational mode U سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد
land arm mode U سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
model U ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
multi user system U سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
primary U 1-حافظه کوچک با دستیابی سریع داخلی در سیستم کامپیوتری
processor U سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه
dual U سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
diagnostic U تابعی در برنامه برای کمک به یافتن خطاها در سیستم کامپیوتری
consumables U موضوعات سادهای که در اجزای هر روزه سیستم کامپیوتری لازم اند
diagnostic U نرم افزاری که کمک به یافتن خطاهای سیستم کامپیوتری میکند
object U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
customers U شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
down U مدت زمانیکه سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بی استفاده است
customer U شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
home grown software U برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
bundles U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundle U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
HMI U امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
HMI's U امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
internal U زمانی در سیستم کامپیوتری که تحت کنترل مستقیم اپراتور نیست
bundling U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
multitasking U توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرا دو یا چند برنامه همزمان
protocol U استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
objected U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objecting U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
indirect objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
direct objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
multi tasking U توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
protocols U استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
front panel U مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
illegal U دستور یا فرآیندی که پروتکل سیستم کامپیوتری یا قواعد زبان را دنبال نمیکند
primary U که برنامه جاری را ذخیره میکند 2-حافظه اصلی داخل سیستم کامپیوتری
master slave computer system U یک سیستم کامپیوتری متشکل از یک کامپیوتر اصلی متصل شده به یک یا چندین کامپیوترکارپذیر
CBMS U استفاده از یک سیستم کامپیوتری برای دریافت و ارسال پیام ها از سایر کاربران
autos U سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند
processes U نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
auto U سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند
integrated U ای که حاوی گرده وسایل جانبی است که با هم سیستم کامپیوتری را تشکیل می دهند
process U نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
turnkey system U سیستم کامل که طبق نیاز مشتری طراحی شده است و آماده استفاده است
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
smalltalk U یک سیستم زبان و نرم افزارکه برای هر چه بیشتر اسان نمودن استفاده از کامپیوترتوسط افراد عامی طراحی شده است اسمال تاک
logic U عمل کامپیوتری یا تابعی که تصمیم گیری میکند. قط عات کامپیوتر یا سیستم دیجیتال
kernel U توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
normalize U تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1طراحی دکوراسیون؟
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
2تعریف فونتیک چیست؟
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com